رسومات چهارشنبه سوری


چهارشنبه سوری در روستای گرده

اخرین چهارشنبه ی هر سال در ایران زمین به چهارشنبه سوری معروف است که هر منطقه اداب ورسوم خاصی را دراین روز داره که اداب و رسوم روستای گرده هم در این روز مبارک شنیدنی است.

(نمونه ای از قورشاخ اتدی و اتش روشن کردن )

اخرین شب چهارشنبه سال که فرا می رسه مردم خود را اماده ی جشن چهارشنبه سوری می نمایند اول شب وقتی که هوا تاریک شد هر خانواده ای در حیاط خود در سه نقطه و به فاصله یک متری ازهم اتش درست کرده وکوچک وبزگ وزن مرد از روی این اتش ها پریده و موقع پرش ازروی هرکدام جمله ای به زبان شیرین ترکی میگویند باش اغری (سر درد) – دیش اغری (دندان درد) – هاموسی بردا قالسون.به این مضمون که هر درد وبلایی داریم همینجا بمونه و بسوزه و سال جدید سال خوب وشادی باشه. کودکان با فشفشه و ترقه خوشحالی خود را ابراز می دارند و نوجوانان با درست کردن شار اتشی و پرتاپ ان به هوا شادی می کنند. در سه نقطه روستا هم به رسم قدیم یکی در کندایچی ودیگری در دیبک داشی و سومی در اژدردیمی اتش بزرگی درست می کنند وگرد ان جمع می شوند. مادران فداکار طبق معمول مشغول پختن پلو بازردچوبه وشیر و ماهی دودی و خرما و کشمش و کوکو مخصوص شب عیدی که متشکل از مغز گردو وسیب زمینی وتخم مرغ است درست میکنن. در کنار این غذاها قورغا که از تفت دادن گندم سبوس دار روی ساچ فلزی درست میکنن و به ان شاهدانه نیز اضافه میکنن و همچنین نخود وعدس را هم روی ساچ تفت میدن . هنوز چیزی از شب نگذشته که بعضی از زنان در تدارک و تزئین خونچه هستن تا راهی خانه دخترشان که عروسی کرده بکنن که معمولا برنج پخته یا خام و ماهی دودی و شمع وشکلات واجیل و پاکتی که حامل عیدی دخترشان است وجورابی را هم برای داماد در خونچه قرار میدن و روی ان را با پارچه ای زیبا می پوشانند و رهسپارش میکنن.

فعلا کسی به فکر خوردن شام نیست عده ای برای فال گوشی راهی خانه های بستگان و همسایگان می شن و از پشت در و پنجره گوش وا می ایستن مردم بر این باورند که اگر حرف خوبی بشنوند سال خوبی در پیش دارن.جوانان هم در تدارکند برای ملاغه زنی یا قاشق زنی یا همان قورشاخ آتدی خودمان، بدین طریق که دستمال یا شال بلندی از قبل تهیه کرده و پشت بامهای خانه بستگان و همسایگان رفته و با اویزان کردن شال از دریچه ها و باجه های سقف خانه و در صورت نداشتن باجه ، از درب ورودی صاحب خانه طلب عیدی می کنن که این کار مخفیانه صورت گرفته و صاحب شال نا شناس می ماند وصاحب خانه هم شال را گرفته وان را از اجیل و شکلات پر کرده و مبلغی راهم روی ان گذاشته وشال را گره زده و ول کرده و برایش ارزوی سال پر برکتی میکنه.حالا بعد این همه شادی و تفریح ،  گرسنگی فشار اورده و همه را سر سفره شب عیدی جمع میکنه. وبعد از ان همه گرد هم جمع شده وخاطره ها میگویند تا خوابشان کی بیاد؟ اخر شب طبق همه سال در هر اتاقی شمعی روشن میکنن تا صبح بسوزه حتی در طویله ها نیز شمع روشن میکنن و زنان حنا درست کرده و ناخنهای را حنایی میکنن و  پیشانی گاو و گوسفندان را نیز حنایی میکنند. تا این که شب جای خودشو با روز عوض میکنه. صبح زود اهالی لباسهای نو وتازه ی خود را پوشیده و با کوزه و دبه راهی چشمه اب و کهریز یا همان قنات شده  تا اب چهارشنبه و چوب کره گیر(نهره چوبوغی) از باغ بیارند وقتی به چشمه رسیدند از نهر اب به اینور و اونور پریده و دوباره کلمات باش اغری دیش اغری هاموسی بردا قالسون را در حین پرش میگویند وکوزه ها را از اب پرکرده و چوب را از درخت البالو یا الوچه بریده بدین سبب که کره گیر(نهره) کره ی بیشتری بده ، بعد راهی خانه شده وبه محض دیدن والدین دست و صورت انان را بوس کرده و این روز را به هم تبریک میگن،  والدین هم با شکلات وشیرینی  از فرزندانشان پذیرایی می کنن. حالا خورشید طلوع کرده واهالی جمع شده هم برای تبریک این روز و هم  دلداری از خانواده هایی که در سال جاری عزیزانشان را از دست داده اند راهی خانه های معزی می شوند که چند سالی است این مراسم بصورت یکپارچه در اخرین پنجشنبه سال ودر ساعتی معین در مسجد برگزار می شود .

سیزونده چهارشنبوز قاباقجا مبارک اولسون

با تشکر عبداله عبدی گرده

این نوشته در اعیاد و مراسم ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *