ادامه باورهای قدیم گرده

نوشته: پرویز اسرافیلی گرده parvizesrafiligerdeh7

 
عبور کردن از زیر شتر نر
در زمان قدیم که در ویلکیج فیل پرورش می کردند، رسم آن بود زنی که بار دار نمی شد 3 بار از زیر فیل نر عبور میکرد. سال ها بعد دیگر در ویلکیج فیل نبود از زیر شتر نر عبور میکردند و این کار باعث بارداری می شد. و از ویلکیج به گرده مرسوم شده بود.
درخت سیاه در ده قشلاق چای
در قشلاق چای در دامنه کوه درختان سیاه بود، زنان که حامله نمی شدند. روزهای پنج شنبه بعد از ظهر به دور درخت قدم زده و برای یک ساعت در زیر درخت می خوابیدند. من یادم است 10 یا 12 ساله بودم 2 تا از خانم های ده چند بار به آنجا رفتند. خود من فامیل ما ربابه اسرافیلی را همراهی کردم و به درخت سیاه برای زیارت رفتیم و سال آینده ربابه دختر بچه بدنیا آورد.

تک صبر
اگر کسی عازم مسافرت ویا برای کار مهمی خانه را ترک میکرد، در صورت شنیدن عطسه باید مدتی صبر کرده بعد خانه را ترک کند. ولی اگر عطسه دوبار پی در پی رخ دهد شانس خواهد آورد.

انداختن پالتو و یا پوشاک دیگر به روی سگ

این رسم از زمان آریائی ها بجا مانده است و تنها برای بچه ها تا سن بلوغ اجرا میشد. تا سال 1340 در خانه ما مرسوم بود. هر موقع که کت و شلوار و یا پالتو تازه می خریدیم اول به روی سگ انداخته و بعد به تن میکردیم . من یادم هست مادرم کت تازه مرا به روی سگ انداخته و گفت ( اتین چولی ، پرویزین چولی).

در بهار و پائیز در اولین روز شروع شخم زنی تخم مرغ در پیشانی گاو می شکستند.
از گردن گاو و یا اسب استخوان آویزان میکردند تا بد چشمی و یا نظر نزده شود.
اگر گوسفند و یا گاو قربانی کنند خون حیوان را به پیشانی عزیزان می مالند.
استخاره

بستگی مردم گرده به استخاره بسیار مهم بود در تصمیم امور بسیار مهم صورت می گرفت. استخاره نه تنها در اسلام بلکه در بین اغلب ملل و ادیان جهان مثل کلیمی ها و عیسوی ها و بودا و هندو ها مرسوم است و مردم از کتاب های دینی خود چاره جویی می کنند. بنا به نوشته (آقای ر. ک. در کتاب ایران امروز
ص 8-9 و صفحه 598) و نوشته امیر کبیر ص 13 ایرانیان در دوره قاجار برای انجام کار های خود بیشتر به استخاره متوسل بودند. استخاره توسط تسبیح هم انجام میگرفت.

دعا نویسی
دعا نویسی هنوز هم در اکثر کشور ها اسلامی معمول است در گرده دعا نوشته از بازو و یا گردن پسر بچه ها آویزان میکردند. حتی از گردن اسب ها و بین شاخ گاو ها هم معمول بود. من یادم هست ما یک گاو شیر ده سفید رنگ داشتیم بیشتر از 2 گاو شیر می داد. برای چند روز گاو شیر کم شد و مادرم از دعا نویس دعا گرفت و در بین شاخ های گاو برای خنثی کردن از نظر چشم بد قرار داد. من با مادرم در باره این موضوع مباحثه کردیم و ایشان عقیده داشتند که به گاو نظر شده ، از آن روز شیر گاو مثل سابق بهتر شد.

نظر زدن یا چشم زدن
دعا نوشته، از گردن پسر بچه آویزان می کردند یا به بازوی پسر می بستند تا از چشم زدن محافظت کند.
یادم است ما گاوی داشتیم دو برابر گاوهای دیگر شیر می داد. چند روزی به اندازه کافی شیر نداد، مادرم فکر می کرد گاو را چشم زده اند و از دعا نویس دعا گرفته بین شاخ های گاو آویزان کرد و فردای آن روز شیر گاو مثل سابق بود.

استخوان در کوشک

یادم هست حتی در بالای کوشک ها ( کوله مخروطی شکل که از زباله خشک شده حیوانات برای سوخت ساخته میشد) استخوان حیوان و یا بوته اسفند قرار می دادن.

 

این نوشته در مطالب خواندنی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه دربارهٔ «ادامه باورهای قدیم گرده»

  1. حميد می‌گوید:

    با عرض أدب جناب آقاي اسرافيلي،
    با تشكر از اين مطالب جالب أيا مي شود علت بؤ جود امدن اين نوع روشها را در حد امكان
    توضيح دهيد.
    من چند وقت پيش يك كتابي در مورده رسم و رسوم عزاداري در قرون وسطي در اروپا مي خواندم
    كه مثلا چرا براي تازه فوت كرده روزهاي سوم و هفتم و چهلم مراسم بر گذار مي كنند
    و حتما هم ان باور هاي كه نوشته أيد دليل خاصي داراند
    ممنون از لطف ات براي ياداوري اينگونه باورها (درست يا غلط) كه زماني خود ماها با اين باورها
    چقدر خاطره داريم .
    حميد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *