سلام استاد و پروفسور محترم پرويز عزيز با درود و عرض ادب و ممنون از زحمات شما كه اين همه به فكر تاريخ و سلامتي و آينده روستايمان هستيد. مقاله تان واقعا مبتني بر تمام داده هاي علمي امروزي است. شما ثابت كرديد كه سلامتي مردم روستا چقدر در وضعیت اضطرار قرار دارد. بايد گفته شود : ١- ان زمان كه كارخانه سيمان بدون فيلتر كار مي كرد همه ميدانستند ولي متاسفانه هيچ كسي صدايش را در نمي أورد . ٢- در أطراف روستاي گرده دو تا مرغداری است. مي گويند شبها مرغ هاي مرده را مي سوزانند و از بوي متعفن آن (لاشه هر مرغ موقع سوزاندن گاز سمي توليد مي كند ) نمي شود خوابيد. مرغداری ديگري كه بدون هيچ وسائل ايمني اولا بويش (مواد سمي) سلامتي مردم را به خطر انداخته و دوما غذاي امروزي اين جوجه ها گندم نيست مواد شيمياي است ، سوال این است فضولات اين جوجه ها يعني اين مواد شيميايي كجا مي رود ؟ مي رود حتما در يك چاهي بدون ميكروب زدايي و همه هم در روستا ميدانند و او هم ميداند چه مي كند و با اين كار تمام ابهاي زير زميني را تا چندين نسل الوده مي كند و انواع بيماري بوجود خواهد آورد. سؤال من اين است در اطراف نمين چند تا مرغداری هست ؟ انها دستگاه تهويه استاندارد گذاشتند تا از يك طرف بوي آن مردم اطراف را مسموم نكند و فضولات جوجه ها ، ابهاي زير زميني را آلوده نمی کند و لاشه هاي مرغ را در دستگاهاي بخصوص مي سوزانند تا هواي اطراف را الوده نكند. پس راه حل دارد ! مثال: در كشور هاي غيره مسلمان اگر كسي بخواهد مي تواند اجازه دهد پس از مرگش او را بسوزانند و اكثر در كنار قبرستان (معمولا در نزديكي شهره) اينكارو مي كنند حالا اگر بوي سوخته بياد مگر مردم مي تونند تحمل كنند. فقط اينها مردم روستايمان را نمي دانم چه حساب مي كنند! كامیونهایی كه از كنار قبرستان رد مي شوند و از معدن سنگ مي آورند، ريالي به حساب ده نمی ريزند تا براي اباداني مردم صرف شود. جناب اقاي عبدي خوب نوشته بودند اينها راه را خراب مي كنند روغن سوخته تو جاده مي ريزند (واقعا جنايت است) و يك ريال هم به نفع گرده نيست. حتما اين مرغداری و صاحب معدن پولي به جايی مي دهند به عنوان ماليات يا چيز ديگر و بايد تحقيق كرد و دید قانون چه مي گويد. قطعا ١٠٠٪ يك چيزي به ده مي رسد و با ان پول هنگفت مي شود مدرسه درست كرد به ده رسيد و مردم هم در سلامتي زندگي خواهند كرد و روستاي ما پاك و سالم خواهد بود نه يك روستاي الوده و خطر ناك. روستاي ما بي صاحب نبوده و نخواهد بود هميشه بودند كساني که از منافع گرده با جان و دل و با خرج خودشان دفاع كردند چند نفر (ببخشيد اگر كسي را فراموش كردم) به ياد مياوریم: زمان عدلي، شکر خان اسرافيلي ، ميرزا سلماني ، طرلان قارداشخاني ، خدير رنجبر ، دنيا مالي دليري، محمود رضائي ، مظلوم دهقان ، اديش قاسمي، شيخ غفورعزيزي، قوچعلي ، اواد سلماني، فرمان عبدي ، سليمان احمدي ، برات قدسي و خيلي خيلي ها … اينها با هزينه خودشان مي رفتند به إدارات نمين و اردبيل از منافع گرده دفاع مي كردند در حال حاضر هم همه ميدانيم يك تعداي دلسوزوعاشق گرده هستند که مجاني براي روستايمان كار مي كنند.
آخرین دیدگاهها
اطلاعات