مطلب ارسالی آقای عابدین عزیزی در مورد گذشته و نسب مودب های گرده

gerdeh_qedim

تقدیم به فرزند برومند و رشید و اندیشمند زادگاهم روستای گرده (آقای پرویز اسرافیلی والامقام)

آنان که ساکنان این ایوانند اسباب تردد خردمندانند

صحبتهایم را در دو بخش مجزا از هم به حضور اندیشمند گرامی آقای پرویز اسرافیلی عزیز از فرسخها راه ایفا می نمایم

بخش اول: آقای اسرافیلی افتخار خاندان یحیی
بیگلو که حقیر نیز جزئی از این خاندان هستم اول درود فراوان به فکر و افکار
وطن پرستانه ات و درود سلام دارم خدمت خانواده محترمتان سلام گرم مرا
پذیرا باشند انشاالله.

کاملا مشهود است
که دوران سختی را در آکادمی علوم گذرانیده اید چرا که دریافت چندین مدرک
کارشناسی و کارشناسی ارشد از دانشگاههای معتبر کشوری چون بریتانیای کبیر
افتخاریست که نصیب هر فردی نمی شود من افتخار میکنم از خاندان حقیری چون من
چنین فرزند خلف یحیی بیگ ما را مفتخر نموده است. سبب اینکه نتوانستم به
موقع مکاتبه نمایم نبود امکانات برای اینجانب و دیر خبردار شدن بنده از
لطفی که در حق زادگاهمان داشتید و دلیل دوم نامه پر مهرتان پس از سه سال به
دستم رسید که خیلی از این بابت ناراحت شدم من لایق تفقد عالی نبودم چرا که
پا در رکاب شما هستم لذا جلو زدن از بزرکان در مسلک ما خطایی است بزرگ.
امید دارم این حقیر را به خاطر جسارتم که قبل از شما تاریخ روستایمان را
تحریر نموده ام لایق بخشش باشم.

و اما نسب آقایان مؤدب ها

یحیی بیگ

اسدبیگ

ابراهیم بیگ(اول)

عباسقلی بیگ (اول)…

عباسقلی بیگ مهرانی پدر بزرگ مادری مؤدب هاست که پدر بزرگ فولادخان طالشی میباشد که در گرده به فولاد کردلو معروف است

داداش بیگ

ممیش ایناش ابیش

ابراهیم بیگ دوم عباس قلی خان دوم طالش در جنگ عثمانی کشته شده

جهان شاه میرزا

کامران بیگ (ملقب به کامران میرزا)

جوانشیر

عادل و حمید

ابیش-ابراهیم بیگ دوم -عزیز-آقاحسین-غفور-فرزندان-

ممیش-عباسقلی خان دوم طالش درجنگ عثمانی ها کشته شد-جهان شاه میرزا-کامران بیگ-جوانشیر-عادل وحمید

مادر کامران دختر ابیش عزیزی بنام فاطمه خاتون است که خواهر عزیز بوده است. ابراهیم بیگ قیم جهان شاه میرزا بوده و بعد از فوت ابراهیم بیگ که اشتباها فکر می کنند ابراهیم بیگ متعلق به حاجی محمود است. اما سند رسمی آن در محضر به نام مرحوم عزیز میباشد که کل ساریلار متعلق به خانواده داداش بیگ بوده که بحق هم هنوز بعد از گذشت دویست و اندی سال در دست نوادگانش است. ممیش بیگ ربطی به ممی ندارد خاندان ممی که میگویند از هراوه است که نه معلوم است از کجا آمده وکه بوده اما خاندان ما معلوم است که از نوادگان یحیی میرزا و اسد خان هستیم از قرآن پدر بزرگم که اکنون در دست امامعلی عزیزی میباشد نسبت ما را مشخص نموده و نظر فرزند قربان از خواهر زاده های ابراهیم ممیش میباشد و خانواده قاسمی (قلی) هم از نژاد ما هستند.

پرویز عزیز بگذارید رازی ژنتیک خاندانمان را بر همگان فاش نمایم. هزاران هزار نفر در یک اجتماع باشند بنده نه به ادعای روانشناسی نه از روی تحقیق بلکه تجربه ای که در مورد خاندانمان دارم این را به همگان اثبات نمایم هر فرد بجز احمد بیگلوهایی من در آوردی که خود را به خاندان اصیل ما میچسبانند که بعدا در مورد آنها نیز بحث هایی باز خواهم کرد.در هر کجای ایران حتی جهان یک خانواده اصیل یحیی بیگ وجود داشته باشد من حتما اثبات خواهم نمود که این فرد از خاندان ماست بگذارید قبل از اثبات راز ژنتیک یک داستان واقعی که حتما خوانندگان پی گیر این قضه خواهند بود در یکی از روزهای تابستان 1382در روستای آق داغ (سیف آباد) عروسی بود از خانواده محمدی ها از روستای گرده چند نفری هم میهمان آن عروسی بودند که بنده نیز در کنار بعضی از دوستان منجمله آقایان علی همتی – محمد مقتدیری – محمد تعلیمی – یوسف تعلیمی و یادم نیست دیگر چه کسانی بودند تا صبح در عروسی مانده و شب نشینی کردیم ساعت پنج و نیم پگاه سر نزده بود که دسته جمعی تصمیم گرفتیم به همراه هم به نمین رفته و جایتان خالی کله پاچه سلف نمائیم.(کله پاچه پرویز) وقتی به دکان پرویز رسیدیم هنوز نانوایی ایرانی باز نشده بود منتظر ماندیم تا نانوایی باز کند و نان تازه (سنگگ) بگیریم جلوی نانوایی دو جوان بلند قد وخوش رو هم منتظر نان بودند. من تا چهره اینها رو دیدم در خفا به دوستان و همراهانم که آن دو جوان را تا حالا ندیده بودم و فارسی تند هم صحبت میکردند با دوستان و همراهان شرط بستم که نسب این دو جوان از روستای گرده می باشد و دلیل را به آنها هم گفتم که از کجای روی آنها فهمیدم که از خاندان احمدبیگلو هستند همراهان مرا مسخره کردند خواستند مرا کمی خراب کنند پسر عمه ام علی همتی پا جلو گذاشت و با آنها با زبان فارسی به گفتگو پرداخت درحین گفتگو از آنها خواست تا اصالتشان را هم به ما بازگو نمایند این دو جوان در عین ناباوری همراهانم گفتند که گرده ای اصیل هستیم واز خانواده مرحوم خسرو گرده ای می باشیم بعد از این ماجرا هر چقدر همراهان از من پرسیدند که از کجا فهمیدی این ها گرده ای هستند من طفره رفته و هنوز هم این راز را بازگو نکردم و این معما را به شما اندیشمندان (حمید مؤدب و پرویزاسرافیلی) واگذار می نمایم. یک راهنمایی به شما میکنم عکس خودتان و عکس مرا که در پایان کتاب است جلوی خودتان بگذارید در دو قسمت از صورتمان نشانه ها را مییابید. و حتما میفهمید که احمد بیگلوهای اصیل چه کسانی هستند اصل کیست قلابی کیست. صحت ادعای بنده از آقای مالک همتی بپرسید که کامران نوه دختر ابیش می باشد حتما تایید می نمایید. در پایان توضیح اینکه در کتابم با اصرار و اطلاعات نادرست کربلایی عادل مودب بود که مرا به بیراهه کشیده و تعصب وی را واداشت تا همسایه اش را به عنوان فامیل و نسب خود بخواند که از این بابت عذر خواهی مرا بپذیرید. و اما ماجرای آن عکس و گلیم اصل عکس فوق در دست بنده است وقسمتی از گلیم شیروان نیز در دست من است و چند قطعه از عکسهایی دیگر طوایف گرده حتی به عکس اردبیل در گذرگه تاریخ رجوع بکنید در جلد سوم یک قطعه عکس از باباخان اردبیلی مشاهده مینمایید که اصل آن عکس نیز در دست بنده است چند نفر ار اهالی روستای گرده در رکاب حاج باباخان اردبیلی بوده اند که متاسفانه نتوانستم بفهمم چه کسانی هستند حتی دو قطعه عکس از نمین قدیم و مسجد جامع اش نیز در دست دارم که بعدا به خدمتتان ارسال مینماییم این عکس ها توسط عکاس روسی بنام چالیک بیش از یکصد و پنجاه سال پیش گرفته و چاپ شده است عکسی که در دست شماست عکس پدربزرگمان مرحوم ابراهیم بیگ (که در روستا به نام ابیش مشهور است) بعدها در مورد خیلی از ناگفته ها سخن خواهم گفت شما را به خدا میسپارم. و در پایان اگر متن از لحاظ املایی و جمله بندی و تایپی اشکال داشته باشد من از همه خوانندگان پوزش میطلبم.

با تقدیم بهترین درودها عابدین عزیزی گرده

این نوشته در اهالی روستای گرده, تاریخ روستای گرده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه دربارهٔ «مطلب ارسالی آقای عابدین عزیزی در مورد گذشته و نسب مودب های گرده»

  1. ولی یعقوب دوست مقدم می‌گوید:

    خیلی جالب بود اقای عزیزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *