حرکت شاه اسماعیل به سوی توپ خانه (بخش ششم)
نوشته: سیفعلی فصیحی گرده
شاه فرمان حرکت صادر کرد و سواران به حرکت در آمده و راه شمال را در پیش گرفتند شاه وسواران با حرکت خویش قدم در امتداد شمال از جناح جنوبی جبهه ایران گذاشتند و خود را به سربازان اکینجی رساندند در آنجا شاه عنان متوجه چپ کرد و لحظه ای بعد رکاب کشید و سرعت حرکت اسبها افزایش یافت و پس از چند دقیقه که اسبها با سرعت می تاختند آنها نیز به هیجان آمدند منظره ای وحشت آور و هم با شکوه بوجود آمده بود و توپهای بالای کوه کبود همچنان شلیک می کرد نیروهای ایرانی به قرار گاه اکینجی ها رسیدند شاه اسماعیل و تمام افرادش نعره می زدند اکینجی ها غیر از شمشیر سلاحی نداشتند و شنشیر آنها نمی توانست جلوی عبور سواره نظام ایرانی را بگیرد شاه اسماعیل بعد از اینکه عده ای را کشت و عدهای از سربازانش قربانی شدند به دامنه شمالی کوه کبود که قرار گاه اکینجی ها بود رسید حمله و ضریه سوار نظام شاه بقدری شدید و روحیه سوارانی که با او می رفتند به اندازهای قوی بود که اکینجی ها نتوانستند پایداری کنند پس از کشته شدن تعدادی از سربازان مابقی جا را برای ورود نیروهای شاه اسماعیل باز کردند
سپس پرچم دار پرچم را به علامت حمله حرکت داد وقتی شاه اسماعیل به تپه کبود رسید توپها مشغول شلیک بسوی مشرق بودند یکی از سربازان قزلباش با یک ضربه وجیه سعدالدین فرمانده توپخانه را به دو نیم کرد حمله سواران شاه بقدری شدید بود که بسهولت خود را به توپها رساندند توپها بوسله زنجیرها بهم متصل بود و شاه اسماعیل با یک ضربه شمشیر زنجیر ها را پاره کرد و با تبرزین خود که به قاش زین آویخته بود چنان به دهان توپ زد که مقدار چهار انگشت از دو طرف شکافته شد وقتی صدای توپها ساکت شد حسن بیگ الله فرمانده جناح جنوبی ایران فهمید که شاه اسماعیل و سواره نظام دست بکار شده اند دستور داد ۴۰۰ تن به پایین تپه کبود حمله کنند سواران ایران در تپه کبود در لحظه های اول جنگ بین توپچی ها جدایی افکندند بعد باروت ها را زیر توپها منفجر کردند و تپه کبود مبل به جهنم شد دود باروت نمی گذاشت کسانی که اطراف تپه هستند آنرا ببینند ایرانیها با سربازان قزلباش نزدیک به ۳۰۰ نفر تفنگ انداز ینی چری را در پس عراده های توپ از پای انداختند و قهرمان روم بنام مالقوش اوغلی را با یک شمشیر از وسط شکافتند در وسط شیب تپه کبود جنگ وحشت انگیز بین نیروهای دو طرف در گرفت عده ای از سربازان غلامعلی قراباغی کشته شدند و عده ای موفق شدند خود را به بالای تپه کبود برسانند و در آنجا دسته دیگر از آنها در پای تپه و وسط شیب آن جان سپردند تا اینکه نگذارند سربازان ینی چری بالای تپه بروند واز تور نیز نتوانستند برای بالا رفتن استفاده کنند سربازان ایرانی دست از جنگ کشیدند و آماده مراجعت از تپه شدند
شاه اسماعیل دستور داد برای باز گشت از سرعت بیشتر استفاده کنند در این جریان کلا شاه اسماعیل هفت اسب عوض کرد و خود را به نیروی ینی چری که در حال صعود به تپه بودند برسانند سربازان ایرانی از وسط ینی چری ها گذشتند ولی کشته زیادی دادند از نیروی ۷۰۰ نفری شاه اسماعیل در بر گشت از تپه کبود ۱۲۰ نفر باقی مانده بود
در کتاب شاه جنگ ایرانیان امده است ایرانیان با قربانی کردن ۵۸۰ نفر موفق به انجام مانوری شدند که تصور نمی شود نظیرش در دنیا پیدا شود و تا جهان هست افتخار این مانور بزرگ برای شاه اسماعیل و سربازان ایرانی باقی می ماند و ایرانیان این مانور را در قلب جبهه عثمانی به انجام رساندند
شاه اسماعیل بخاطر حماسه آفرینیهایش در جنگ چالدران در شمار بزرگترین سرداران نظامی دنیا بشمار می رود و قرنها ایستادگی او را در مقابل لشکر خروشان سلطان سلیم در بزرگ ترین دانشگاه ها ی دنیا جزو بر جسته ترین تاکتیک های جنگی تدریس می کردند وقتی قولتای گزارش انهدام توپخانه را به سلطان سلیم داد سلطان او را از فرماندهی عزل کرد و به میدان جنگ فرستاد و چون میدان جنگ انقدر وسعت نداشت که بتواند تمام سربازان خودرا به کار اندازد از این روی امر کرد تا چهار سپاه بر جسته ارتش عثمانی بنام ینی چری عثمانلو و چرکس مبادرت به حمله نموده کار جنگ را یکسره کنند
شاه اسماعیل پس از مراجعت از تپه کبود به دیو سلطان روملو ملحق شد و به او گفت باید امروز همه را در راه علی و خاندانش فدا کنیم و با اینکه در میدان زخمی شده بود باز مشتاق شد در جنگ شرکت کند ولی اطرافیانش نگران بودند و شروع به بستن زخمهایش کردند سپاه استانبول بسوی جناح جنوبی براه افتاد در آنجا حسن بیگ الله فرمانده جناح جنوبی ایران برای جلوگیری از سپاه استانبول بیش از ۹۷۰ سپاه نداشت ۷۰۰ نفر از آنها برای خود او باقی ماندند و ۲۷۰ سوار دیگر بازمانده سوارانی بودند که تحت فرماندهی شاه اسماعیل و غلام علی قاراباقی و گل وفا به توپ خانه سلیم حمله کردند سلیم بعداز آنکه فهمید شاه اسماعیل فرماندهی حمله به توپخانه را عهده دار بود حدس زد که شاه اسماعیل در قلب جبهه خود خواهد بود و هنگامی که سه سپاه او به سوی جبهه ایرانیان به حرکت در آمدند و سپاه چهارم به شکل ذخیره انتظار شرکت در جنگ را می کشید به اغا فرمانده ینی چریها سپرد که به افسران وسربازان خود بگوید شاه اسماعیل را زنده دستگیر کنند تا اینکه بتواند مردی را که سبب شده توپخانه اش از بین برود گوش مالی بدهد سپاه ینی چری با نظم ارایش خاص نظامی همراه نیروهای دیگر به باقی مانده نیروهای حسن بیگ لله حمله کردند و با اینکه فشار نیروهای دشمن زیاد بود به دستور بیگ الله عقب نشینی مختصری انجام دادند و از رستم کلا چرمینه نیرو خواستند او هم توانست ۵۰۰ نیرو اعزام کند حسن بیگ الله توانست روی هم رفته با ۱۴۷۰ رزمنده در مقابل سیل خروشان لشکر عثمانی مقاومت کند سواران حسن بیگ الله با فریاد یا الله یا علی حمله می کردند و تا انجا که ممکن بود فلاخن بکار می بردند و نزدیک می شدند آنها در این میان از تیر و شمشیر نیز استفاده می کردند هر سرباز عثمانی که می افتاد سرباز دیگری جایش را می گرفت ولی هر سرباز ایرانی که از اسب می افتاد جایگزینی نداشت خستگی مفرد بر سربازان حسن بیگ الله چیره شده بود اسبها خسته و عرق ریزان توان حمله نداشتند و سلیم فهمید که ایرانیان نمی توانند یک دسته از سواران خسته را به عقب جبهه بفرستند تا استراحت کرده سواران دیگر را جایگزین کنند و دریافت که نباید مجال بدهد تا ایرانیان رفع خستگی کنند و باید بی انقطاع جنگید تا اینکه ایرانیان از فرط خستگی از پا درآیند و با کشته شدن اکثر نیروهای ایرانی روحیه ایرانیان تضعیف شود بالاخره عوامل مختلفی در تضعیف نیروهای ایرانی دخیل بود همین که کار بر ایرانیها از هر طرف تنگ شد بدستور سلطان سلیم سپاه ینی چری به قلب جبهه ایران به فرماندهی روملو زد در قلب جبهه ایران فقط ۲۵۰۰ سوار بود و شاه اسماعیل و روملو می بایست با این عده قلیل جلوی سربازان ینی چری را می گرفتند وقتی برای پنجمین بار سپاه ایرانی حمله کردند یک ضربه تلوار ساطور روی آرنج شاه اسماعیل وارد آمد اگر زره بر تن نداشت حتما دستش قطع می شد روملو فهمید از بازوی شاه خون می ریزد با سرعت شاه را به عقب جبهه انتقال دادند قبل از اینکه دست راست شاه اسماعیل زخمی شود پای چپ و دست چپش زخمی شده بود و هر دو زخم را بستند پزشکش مانع جنگ شاه اسماعیل شد ولی ایشان سماجت بخرج داد و گفت دست چپم سالمتر از دست راستم می باشد و می توانم شمشیر بزنم بعد یال اسب خود را گرفت و جفت زد و بر زین نشست و بطرف میدان براه افتاد
با اینکه تاکتیک نظامی شاه اسماعیل با شهادت اکثر سربازان و فرماندهان خصوصا وزیر نظام الدین امیر عبدال باقی و میر سید شریف سدر سید محمود کمونه خلفا بیگ ساروبیره قورچی شاملو و پسران الیاس بیگ با تیر مستقیم تفنگ سرباران عثمانی بهم خورده بود لیکن شاه اسماعیل با کمال جرات و شهامت وارد معرکه شد و رشادت های زیادی از خود نشان داد
با کشته شدن عدهای دیگر شاه اسماعیل از روملو خواست که ۱۰۰۰ نیروی ذخیره را وارد میدان کند تا در قلب جبهه کارزار کنند اما از آنجا که در قلب سپاه ایران جنگ شدت گرفت دیدبانهای عثمانی شاه اسماعیل را در تپه فرماندهی ارتش ایران ندیدند حدس زدند شاه در قلب جبهه می جنگد از این روی برای دستگیریش تلاش کردند و دستور محاصره سپاه ایران صادر شد و شاه در محاصره قرار گرفت شاه اسماعیل که برای رهایی از محاصره دفاع می کرد ناگاه پای اسبش در گل فرو رفت و بر زمین غلطید دسته ای از سواران برای دستگیری اش پیش تاختند ولی میرزا سلطان علی افشار که شبیه شاه اسماعیل بود خود را بنام شاه اسماعیل جازد او را اسیر نموده پیش سلیم بردند و خضر آقا ات چکن از مهتران سپاه ایران اسبش را به شاه اسماعیل داد و او را از معرکه در گیری نجات داد سلطان علی افشار چون سواران ترک را فریب داده بود سلیم فرمان قتلش را صادر کرد بیم مرگ در سربازان ایرانی معنی نداشت آنها با جسارت کامل و با نهور بیشتر به سپاه دشمن حمله می کردند و می جنگیدند
استراحت سواران حسن بیگ الله زمانی بود که آنها دهانه اسبها را می کشیدند تا اینکه مرکبها نفس تازه بکشند حسن بیگ الله و نیروهایش می دانستند که حفظ جناح جنوبی ایران دارای اهمیت حیاتی است و با شکستن این حصار جبهه ایران شکست خواهد خورد یک ساعت و نیم از بعد از ظهر گذشته بود که تیری در چشم حسن بیگ الله فرو رفت و خواست بیرون اورد که دید پیکان پره دارد و نمی شود خارج کرد در همان لحظه با یک ضربه نیزه از اسب به زمین افتاد و به شهادت رسید
جنازه اش در میدان جنگ باقی ماند و نتوانستند جنازه فرمانده جناح جنوبی را از میدان جنگ خارج کنند و به خاک بسپارند پس از شهادت حسن بیگ الله شاه دستور داد مابق نیروهای ذخیره که ۵۰۰نفر پیاده بودند به جناح جنوبی حرکت کنند تا رفع خستگی از نیرو های رزمنده شود پس از الحاق نیروها به جناح جنوبی کل نیروها به۸۵۰ نفر می رسید
یکی از برجسته ترین صفحات جنگ دنیا در آن روز در جناح جنوبی ایران بین ساعتی که حسن بیگ الله کشته شد تا ساعت چهار بعد از ظهر ثبت گردید حدود دو ساعت ۸۵۰ نفر سرباز ایرانی در جناح جنوبی بدون ساز و برگ نظامی جلوی ۲۵۰۰۰ سرباز عثمانی را گرفتند بعد در اثر مبارزه شدید عدهای کشته و عدهای رمق ندشتند در محاصره دشمن قرار گرفتند و بطور کلی نابود شدند پس از این ماجرا رستم کلا چرمینه که از منطقه تالش بود اجازه ورود به میدان را داشت و شاه موافقت کرد ایشان که فردی قوی هیکل بود با ورودش به جناح جنوبی قوت قلب داد و از تبر و چماق استفاده می کرد و جنگش جلب توجه می نمود هنگامی که پشتش به طرف مغرب بود تیری به پشتش نشست خلاصه پنچاه تیر به او اصابت کرد ولی مردانه جنگید تا اینکه نقش بر زمین شد و پس از ان علی همدانی وارد میدان شد و پس از نبرد جانانه شهید شد شیخ محمد حسن شبستری که از مجتهدین بنام اذربایجان بود پس از اینکه دید سپاه ایران از پای در آمد و جزء عده ای قلیل همه کشته شده اند به پیش شاه اسماعیل امد و شاه را وادار کرد جنگ را متوقف کند شاه اسماعیل حدود ساعت چهار عصر دستور عقب نشینی داد وقتی جناح شمالی وجنوبی ایران اشغال شد نیروهای ایرانی با سرعت زیاد عقب نشینی نمودند در این عقب نشینی فرصت نکردند اجساد افسران و سربازان ایرانی در روی زمین باقی ماند شاه اسماعیل با ۱۵۰۰ نیرو عقب نشینی کرد بدون اینکه اسیر دهد و ۱۹۰۰ اسیر نیز از از عثمانیها گرفتند
پس از فرار نیروهای ایرانی سلطان سلیم دستور داد نیروها ی عثمانی بارو بنه قزلبا شان را که در گوشه ای از میدان جنگ روی استران وقطارهای قاطر دیده می شد غارت نمایند اما با توجه به زهد شاه ایران اموال و وجوه قابل توجهی وجود نداشت تا انجاکه در بعضی تواریخ با تکیه بر اسناد عثمانی عنوان شده که دو نفر زن بنامهای بهروزه خانم و تاجلی خانم از جمله اسیران بودند در نتیجه جناح چپ سواره نظام عثمانی از حمله شاه اسماعیل و جناح راست قزل باش از سپاه عثمانی متلاشی شدند از سواران قزل باش محمد خان استا جلو سارو بیره قورچی حسن بیگ الله میر عبدال باقی میر سید شریف قاضی عسگر خلفا بیک سید محمد کمونه سلطان علی بیگ حمزه بیک کوسه سردار بیگ و از سرداران عثمانی حسن پاشا روم ایلی حسن اقا سنجق بیگ علی بیگ کشته شدند شاه اسماعیل بعد از غروب افتاب با ۲۳۵۰۰ کشته بدون دادن اسیر و گرفتن ۱۹۰۰ اسیر از دشمن از میدان جنگ بیرون شتافت و در آن هنگام برخی از لشکریان عثمانی در صدد تعقیب نیروهای ایرانی بر آمدند اما سلطان سلیم اجازه نداد شکست در جنگ چالداران تاثیر عمیقی در روحیه شاه اسماعیل داشت و بعد از آن به می گساری روی می آورد شاه اسماعیل بعد از مرگ سلطان سلیم چهار سال زنده ماند و همیشه در صدد جبران شکست جنگ چالدران بود ولی روزگار به وی فرصت نداد شاه صفوی در سال ۹۳۰ ه ق که برای شکار به ولایت شکی رفته بود بیمار شد و در رجب همان سال در سن ۳۸ سالگی در سراب چشم از جهان فروبست او در اردبیل مدفون گردید
از ایشان نه فرزند باقی ماند
۱ خانش خانم ۲ پریخان خانم ۳ مهین بانو خانم ۴ فرنگیس خانم ۵ زینب خانم
طهماسب میرزا ۲ سام میرزا ۳ القاص میرزا ۴ ابوالفتح میرزا
ماخذ و منابع احسن التواریخ
خواندمیر غیاث الدین حبیب السیر
۳ واله اصفهانی محمد یوسف خلدبرین ۴ ابوالحسن قزوینی فوائدال صفویه ۵ مریم میر احمدی دین و دولت در عصر صفوی ۶ تاریخ سیاسی واجتماعی ایران ابوالقاسم طاهری ۷ تشکیل دولت ملی در ایران والتر هینتس ۸ تاریخ صفویه احمد تاجبخش ۹ تاریخ خوی محمد امین ریاحی ۱۰ اسناد و مکاتبات تاریخی ایران ابوالحسین نوایی
از اینکه صبر و حوصله بخرج دادید و منو تحمل کردید کمال ادب و احترام را دارم
سیف علی فصیحی
افسوس که نمیخواهیم از این حماسه تاریخی وشخصیت شاه اسماعیل فیلم و سریال درست کنیم تا او رو به مردم خودمون لااقل معرفی کنیم نتیجه اش میشه سریال حریم سلطان و عاقبت پرچم عثمانی در ورزشگاه تراکتور سازی بالا میره … افسوس
درکل میتوان نتيجه گرفت شجاعت و بلاغت شاه اسماعیل وصف ناپذیرفتنی در جنگهای زمان صفویه بيشتر رشادتهای فرماندهان و لشگریان تآثیر گذار بوده هرچند سپاه عثمانی ها طی تاریخ همیشه آماده رزم بودند..ودرجنگ چالدران هردو طرف واقعا شایستگی خاص خود را داشتند و در نهايت بخاطر برتری تعداد سپاهیان عثمانی باعث پیروزی آنها میشود…واما چرا درایران تابحال درمورد جنگ چالدران فیلم درخوری ساخته نشده است بخاطر ترس از هیجان تورک ها در ایران بخصوص در آزربايجان است که حکومت ازاین مطلب هراس دارد..نه تنها شاه اسماعیل بلکه نادرشاه وبقیه سلسلههای تورکی که در ایران حکومت کردند باید مورد تحسين و شناساندن به مردم باشند که عرض کردم حکومت ترس دارد…
درکل بخاطر مسائل سیاسی و اجتماعی حکومت های صد سال اخیر اصلا علاقه ای جهت شناساندن و آگاهی دادن به مردم را ندارد که ناشی از ایجاد هیجان وغرور در میان تورکها خواهد شد و گرایشهای قومی بطرف تورکهای ترکيه و دیگر کشورهای تورک دنیا را در پی خواهد داشت که اصلا باب میل حاکمان صد سال اخیر ایران نبوده و نیست…